خوابیده بودم ؛
در خواب کتاب گذشته ام را باز کردم و روزهای سپری شده عمرم را برگ به برگ مرور کردم . به هر روزی که نگاه می کردم ، در کنارش دو جفت جای پا بود. یکی مال من و یکی مال خدا . جلوتر می رفتم و روزهای سپری شده ام را می دیدم . خاطرات خوب ، خاطرات بد ، زیباییها ، لبخندها ، شیرینیها ، مصیبت ها، ... همه و همه را می دیدم .
اما دیدم در کنار بعضی برگها فقط یک جفت جای پا است . نگاه کردم ، همه سخت ترین روزهای زندگی ام بودند . روزهایی همراه با تلخی ها ، ترس ها ، درد ها، بیچارگی ها .
با ناراحتی به خدا گفتم : «روز اول تو به من قول دادی که هیچ گاه مرا تنها نمی گذاری . هیچ وقت مرا به حال خود رها نمی کنی و من با این اعتماد پذیرفتم که زندگی کنم . چگونه ، چگونه در این سخت ترین روزهای زندگی توانستی مرا با رنج ها ، مصیبت ها و دردمندی ها تنها رها کنی ؟ چگونه ؟»
خداوند مهربانانه مرا نگاه کرد . لبخندی زد و گفت : « فرزندم ! من به تو قول دادم که همراهت خواهم بود . در شب و روز ، در تلخی و شادی ، در گرفتاری و خوشبختی .
من به قول خود وفا کردم ،
هرگز تو را تنها نگذاشتم ،
هرگز تو را رها نکردم ،
حتی برای لحظه ای ،
آن جای پا که در آن روزهای سخت می بینی ، جای پای من است ، وقتی که تو را به دوش کشیده بودم !!!»
زندگی آنچه زیسته ایم نیست.بلکه آن چیزیست که به یاد می آوریم تا روایت کنیم
هیچوقت نگو میخوام مثل این یا اون باشم... همیشه سعی کن خودت باشی و بهترین
آدم ها فقط در یک چیز مشترکند : متفاوت بودن
عشق یعنی اشک توبه در قنوت ، خواندنش با نام غفار الذنوب
عشق یعنی سر سجودو دل سجود ، ذکر یا رب یا رب از عمق وجود
من تو زندگیم قسم خوردم که عاشق نشم ولی شدم..
و الانم که عاشق شدم تا آخر راه و تا آخرین نفس واسه عشق و هدفم میجنگم..
حتی اگه سالها طول بکشه..همین
نمیدانم چه شده است ما را،نمیدانم چرا سنگ اندازی میکنند خانواده ها برای ازدواج...؟
آخه یه جوون 24 ساله که 7 ساله کار میکنه و 3 بار دانشگاه آزاد در اومده و بخاطر مسایل مالی
نرفته و سختی خیلی کشیده تو زندگیش...!
از کار کردن تو عسلویه بگیر تا کارگری و... رو چرا باید اذیتش کنن..؟ چرا باید بهش بگن:
1:کارثابت نداری...؟
2:خونه نداری...؟
3:سرمایه نداری...؟
4:ماشین نداری...؟
و...
من گفتم این شرایط رو مهیا میکنم واسه ازدواج:
1:تمام مراسمات رو میگیرم در حد عالی (نامزدی،عقد،هنابندان و عروسی)
2:خونه مجزا میگیرم با تمام وسایل لازمه ی زندگی
3:کار ثابت و آزاد هم دارم
4:خوشبختش میکنم و....
اما کسی که بخواد سنگ بندازه جلوی پای ما جوون ها خیلی راحت اینکار رو میکنه...؟!
ولی انسان باید وجدان بیدار داشته باشه و با وجدان باشه...؟!
ای خدا چرا نمیذارن ما به هم برسیم..؟!